מילון אונליין

  חיפוש ברשת      מילון      חיפוש בפורום

 

قرمز – מילון עברי-אנגלי

Urdu to English Gloassryהורד מילון בבילון 9 למחשב שלך
قرمز
 kermes, vermillion
  

Pesian To English advancedהורד מילון בבילון 9 למחשב שלך
قرمز

bloodshot ==> [.adj]: قرمز، سرخ و ورم کرده، خون گرفته، برافروخته

bloody ==> به رنگ خون، خونى، خون آلود، قرمز، خونخوار bloody

coralline ==> مرجانى رنگ، قرمز، مرجان مانند

gules ==> قرمز، سرخ، خطوط موازى عمودى

ponceau ==> رنگ سرخ آتشى، قرمز، رنگ گل شقایق، پل کوچک

red ==> قرمز، سرخ، خونین، انقلابى، کمونیست red

sanguine ==> [.adj]: خونى، دموى، سرخ، قرمز، به رنگ خون

sanguineous ==> [.adj]: خون مانند، قرمز، خونى، دموى، امیدوار

vermilion ==> (vermillion =) ـ [.adj. & v. & n]: شنگرف، شنجرف، قرمز

vinaceous ==> انگورى، باده اى، شرابى، شرابى رنگ، قرمز

blush ==> [.vi. & n]: سرخ شدن، شرمنده شدن، سرخى صورت در اثر خجلت

bloodred ==> به رنگ خون، خونین

crimson ==> [.adj. & v. & n]: به رنگ خون، قرمز سیر، لاکى، قرمز کردن

damask ==> [.adj. & v. & n]: حریر گلدار و مشجر، گلدار کردن damask

rose ==> (past: rose ; past participle: risen) ـ [.v. & n]: برخاستن، ترقى کردن، ترقى خیز، طالع شدن، بلند شدن، از خواب برخاستن، طغیان کردن، بالا آمدن، طلوع کردن، سربالا رفتن، صعود کردن، ناشى شدن از، سر زدن، قیام، برخاست، صعود، طلوع، سربالایى، پیشرفت، ترقى، خیز rise

rosy ==> [.adj]: گلگون، سرخ، لعل فام، خوشبو، گل پاشیده، گلى کردن

ruddy ==> [.adj]: شنجرفى، قرمز رنگ، گلگون، گلچهره، سرخ کردن


  

Virsion 2.0

قرمز – מילון עברי-עברי

לצערנו, לא נמצאו תוצאות בעברית עבור "قرمز"
Urdu to English Gloassryהורד מילון בבילון 9 למחשב שלך
قرمز
 kermes, vermillion
  

Pesian To English advancedהורד מילון בבילון 9 למחשב שלך
قرمز

bloodshot ==> [.adj]: قرمز، سرخ و ورم کرده، خون گرفته، برافروخته

bloody ==> به رنگ خون، خونى، خون آلود، قرمز، خونخوار bloody

coralline ==> مرجانى رنگ، قرمز، مرجان مانند

gules ==> قرمز، سرخ، خطوط موازى عمودى

ponceau ==> رنگ سرخ آتشى، قرمز، رنگ گل شقایق، پل کوچک

red ==> قرمز، سرخ، خونین، انقلابى، کمونیست red

sanguine ==> [.adj]: خونى، دموى، سرخ، قرمز، به رنگ خون

sanguineous ==> [.adj]: خون مانند، قرمز، خونى، دموى، امیدوار

vermilion ==> (vermillion =) ـ [.adj. & v. & n]: شنگرف، شنجرف، قرمز

vinaceous ==> انگورى، باده اى، شرابى، شرابى رنگ، قرمز

blush ==> [.vi. & n]: سرخ شدن، شرمنده شدن، سرخى صورت در اثر خجلت

bloodred ==> به رنگ خون، خونین

crimson ==> [.adj. & v. & n]: به رنگ خون، قرمز سیر، لاکى، قرمز کردن

damask ==> [.adj. & v. & n]: حریر گلدار و مشجر، گلدار کردن damask

rose ==> (past: rose ; past participle: risen) ـ [.v. & n]: برخاستن، ترقى کردن، ترقى خیز، طالع شدن، بلند شدن، از خواب برخاستن، طغیان کردن، بالا آمدن، طلوع کردن، سربالا رفتن، صعود کردن، ناشى شدن از، سر زدن، قیام، برخاست، صعود، طلوع، سربالایى، پیشرفت، ترقى، خیز rise

rosy ==> [.adj]: گلگون، سرخ، لعل فام، خوشبو، گل پاشیده، گلى کردن

ruddy ==> [.adj]: شنجرفى، قرمز رنگ، گلگون، گلچهره، سرخ کردن


  

Virsion 2.0




© 2007 מילון G בבילון אונליין - נתמך ע"י מילון בבילון 9